اولین مرجع در تصحیح، خود قرآن است؛ همان‌طور که اولین مرجع در تأسیس نیز خود قرآن است.

 

 

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی استاد کوشا به نقل از کانال تلگرام رسمی آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری، آیت‌الله العظمی حیدری در بخش اول از مبحث «مرجعیت دینی و اسلام قرآن»، مختصری پیرامون برنامۀ اصلاح‌گرى دینی خودش توضیح داده و «هویت اسلام صحیح» را تبیین کرده است. در زیر، این مطلب به قلم دکتر طلال حسن آمده است.

در مورد هویت اسلام صحیح؛ مذاهب اسلامی، با اینکه تصریح دارند که بر قرآن و سنت و عقل و اجماع، اعتماد و تکیه می‌کنند، و مکتب صحابه، قیاس و عمل به رأی را نیز به آن افزوده‌اند، اما در عمل و واقعیت چنین امری وجود ندارد. به همین دلیل حضرت استاد حیدری این پدیدۀ خطرناک را تحلیل و بررسی نموده و به این نتیجه رسیده که دو مکتب اساسی وجود دارد؛ اول مکتب حدیثی، که مکتب حاکم در تمام محافل و نهادهای دینی است، و دوم مکتب قرآنی که به دست فراموشی و نابودی و مهجوریت سپرده شده است و ما نیز از آن دور بوده و یا دور نگاه داشته شدیم؛ لذا قرآن کنار گذاشته شده و حدیث محوریت پیدا کرده و قرآن به مرجع صوری و حدیث به مرجعی حقیقیِ بی‌همتا تبدیل شده است.

مشکل فقط در یکه تازی حدیث نیست، بلکه مشکل، خطرناک‌تر و بزرگ‌تر از آن است، چراکه این مرجع بی‌همتا، دچار جعل و تخریب و تحریف شده است و تمام امت اسلامی توافق دارند که روایات ما دچار اسرائیلیات و جعل و دستکاری شده است. آشکار است که تاریخ این جعل به صدر اسلام باز می‌گردد، و طبق روایات متواتر بین تمام علمای اسلام، اولین کسی که از جعل حدیث و وارد کردن احادیث دروغین شکایت کرد، شخص رسول‌الله(ص) بود.

علمای بزرگ تلاش نمودند تا این مشکل را حل و این بیماری روایی را معالجه کنند و اقداماتی جدی و صادقانه در این زمینه انجام دادند؛ اما نه تنها مشکل حل نگردید، بلکه بسیاری از آن اقدامات، بیش از نفع، ضرر وارد نمود؛ از جمله اعتماد به توثیقات عمومی و خصوصی رجال، که باعث شد یک روایت به خاطر موثوق بودن راویانش قبول و یا به خاطر ضعف راویانش مردود گردد. روش مرحوم آیت‌الله خوئی نیز همین بود، که حتی قاعدۀ مشهور میان اصحاب، مبنی بر اینکه عمل اصحاب به یک روایت، مؤید آن و رویگردانی آن‌ها از یک روایت، ناقض آن است، را نیز رد نمود و چنین گفت: نه رفتار آن‌ها می‌تواند روایت ضعیف را تقویت کند و نه رویگردانی آن‌ها می‌تواند روایت صحیح را ضعیف کند؛ ایشان همچنین توثیقات عالی وارده در مورد برخی از اصحاب، که مرسل و مسند به شمار می‌رود را رد کرده است، از جمله محمد بن ابی عمیر؛ لذا روش کلی ایشان، توثیق مطالبی بود که در مورد راویان روایت وجود دارد.

در سایۀ این روش سندی، صدها - اگر نگوییم هزاران - روایت با مضامین مهم، به دلیل ضعف سند رد شدند؛ همچنین صدها روایت با مضامین باطل معتبر گشتند و عمل به آن‌ها تنها به دلیل صحت سند تأیید گردید.

به همین دلیل حضرت استاد حیدری معتقد است که مذهب شیعه امامی اثناعشری، که اصولاً بر روایات تکیه مى‌کند، بر تعداد نه چندان اندکى از روایات جعلی و دروغین اعتماد کرده است [البته به تصریح خود علامه حیدری در دروس خارج فقه و سایر مباحث‌شان، مکتب اهل سنّت بسیاربسیار بیشتر از مکتب شیعه، گرفتار احادیث جعلی و دروغ و اسرائیلیات است، با این وجود، مراد اصلی آیت‌الله حیدری این است که در کلّ، منابع روایی اسلامی - اعم از شیعه و سنّی - به تصریح خود پیامبراکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) از آفت کذب و جعل و سایر آسیب‌ها همچون نقل به معنا و اشتباه و نسیان و تقطیع و تصحیف و غیره مصون نمانده است، لذا باید راه حلی برای پالایش میراث روایی پیدا کرد و در میان طرق مختلفی که علما و بزرگان پیموده‌اند، آیت‌الله حیدری بهترین روش را میزان و معیار قرار دادن قرآن کریم می‌داند. پس باید توجه داشت که دقتِ بیشتر در اخذ روایات و احتیاط کردن در نسبت دادن هر آنچه راویان به نام «روایت» گفته‌اند به ساحت قدسی معصومین(ع)، غیر از ردّ احادیث به طور مطلق است!].

و باید این مشکل را با مراجعه به میراث روایی و تعیین ضابطه‌ای نو برطرف نمود تا مبادا مضامین مهم را از دست بدهیم و یا مضامین باطل را بپذیریم؛ و تنها متنی که به تأیید تمام علمای اسلام هیچ تحریفی در آن واقع نشده است، قرآن کریم است و لذا غربال میراث روایی باید با توجه به قرآن کریم انجام شود.

شایان ذکر است که روایات عَرض [عرضه نمودن روایات به قرآن کریم] بسیارند، از آن جمله سخن امام‌موسی‌کاظم(ع) که فرمودند: «اعرضوها على کتاب الله فما وافى کتاب الله عزّ وجل فخذوه، وما خالف کتاب الله فردوه؛ روایات را بر کتاب خدا عرضه کنید، پس هر کدام که با کتاب خدا موافق بود بگیرید و هر کدام مخالف کتاب خدا بود، نپذیرید» (اصول کافی، شیخ کلینی، ج۱، ص۸).

بنابراین اولین مرجع در تصحیح، خود قرآن است، همان‌طور که اولین مرجع در تأسیس نیز خود قرآن است، و مراجعه به قرآن و عرضه کردن احادیث به آن، نکته‌ای است که آیت‌الله حیدری با عبور «از اسلام حدیث به اسلام قرآن» به آن اشاره کرده است؛ لذا منظور ایشان ترک روایات یا رد بی‌دلیل آن‌ها نیست، بلکه منظور ایشان تعیین ضابطه‌ای قطعی برای پذیرش میراث روایی است و این ضابطه همانا قرآن کریم با همراهی عقل برهانی است.

لازم به ذکر است که تفاوت‌های بسیاری میان اسلام حدیث و اسلام قرآن وجود دارد که باید بررسی شوند تا خطرات اسلام حدیث و عظمت اسلام قرآن مشخص گردد. همچنین نشانه‌ها و موارد تطبیقی و نتایج علمی و عملی بزرگی میان این دو اسلام وجود دارد که یکی از آن‌ها - اسلام قرآن - همان اسلام صحیح و دیگری - اسلام حدیث - همان اسلام غیرصحیح است. امیدواریم در مجال دیگری این موضوع را شرح نماییم.

در پایان گفته نشود که اسلام قرآن همان دعوت خلیفه دوم است، زیرا چون عبارت «حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا ما را کفایت می‌کند» است؛ اسلامِ قرآن طبق نظر حضرت استاد حیدری، حدیث را لغو نمی‌کند تا چنان گفته شود، بلکه دعوت برای رجوع علمی و عملی به قرآن کریم از طرفی و از طرف دیگر قرآن را ضابطۀ اصلی در تصحیح روایات قرار دادن است، زیرا قرآن اولین معیار دینی و تصحیحی برای حدیث است.1

پی‌نوشت:

1. منظور از اینکه قرآن معیار اول برای تصحیح روایات است، این است که یک معیار دیگر قابل اعتماد نیز وجود دارد و آن عقل قطعی است، یعنی دلیل عقلی قطعی. اما در صورتی که یک روایت با هیچ یک از این دو معیار صحیح نباشد - مانند بسیاری از روایات موجود در جزئیات شریعت - باید از روش تصحیح قرینه‌ای استفاده شود که یکی از راه‌های آن استفاده از روایات متواتر در مضمون است.