هنوز رسوباتی از رفتار‌های تند و افراطی در روح و جان برخی متدینان وجود دارد که هوشیاری بیشتری را طلب می‌کند.

 

اگرچه به دلایل و جهاتی که جای طرح آن در مجال کنونی نیست، امام خمینی(ره) را به درستی امام مجاهدان و پیشوای شهیدان می‌نامند؛ ولی به باور من اگر ایشان را امام «تحجرستیزان» و پیشوای مبارزه با متحجران بنامیم هم سخنی به گزاف نگفته‌ایم. اگر مجموع فرمایشات آن حضرت در این زمینه گردآوری شود، قطعاً بر دو جلد کتاب قطور بالغ خواهد شد که از میان انبوه مطالب ایشان در این زمینه تنها به این عبارت از پیامی که به منشور روحانیت معروف است و در آخرین ماه‌های حیاتشان صادر شده بسنده می‌شود که با دنیایی از دریغ و درد چنین می‌فرمایند: «خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشار‌ها و سختی‌های دیگران نخورده است ... در ۱۵ خرداد ۴۲ مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان ‏مى‌نمود. بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودى، گلوله حیله و مقدس‌مآبى و تحجر بود؛ گلوله زخم زبان و نفاق و دورویى بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را می‌سوخت و می‌درید ... یاد گرفتن زبان خارجى کفر، فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار می‌‏رفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از کوزه‏‌اى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند؛ چرا که من فلسفه می‌گفتم. تردیدى ندارم که اگر همین روند ادامه مى‌‏یافت، وضع روحانیت و حوزه‌‏ها وضع کلیساهاى قرون وسطى‏ می‌شد».

شهید مطهری هم که شاگرد مکتب آن حضرت است، سخنان دردمندانه بسیاری در این باره دارد. از جمله درباره شهادت امیر مؤمنان عبارت معروفی در کتاب «جاذبه و دافعه علی(ع)» دارد و می‌فرماید: یک وقت می‌پرسی علی(ع) را کی کشت؟ پاسخش این است که ابن ملجم. ولی این اصلاً مهم نیست، چون به جای او می‌توانست فرد دیگری این جنایت هولناک را انجام دهد. ولی یک وقت می‌پرسی علی(ع) را چی کشت؟ یعنی چه جریانی باعث به شهادت رسیدن آن حضرت شد که باید گفت: «جهل و جمود»؛ و این است آن عنصر خطرناکی که می‌تواند فاجعه بیافریند و دین و دیانت را به نابودی بکشاند.

بی‌تردید وقتی کج‌فهمی دینی و جمود فکری، با تحجر و قشری‌نگری همراه شد، هزاران بار خطرناکتر از رفتار‌های کینه‌توزانه دشمنان اسلام می‌شود که نمونه بارز آن را در عمل ناجوانمردانه و رفتار نابخردانه افراد جاهلی همچون ابن ملجم در صدر اسلام مشاهده کردیم. امروزه اگرچه خوشبختانه بزرگان بسیاری از درون حوزه و دانشگاه از خطر گسترش خرافات و ریشه دواندن جهالت دینی هشدار داده‌اند و به کرات به مذمت جهل مقدس و نکوهش آن پرداخته‌اند؛ اما گویا هنوز رسوباتی از آن رفتار‌های تند و افراطی همچنان در روح و جان برخی متدینان وجود دارد که هشیاری بیشتری را طلب می‌کند و به موجب آن باید به متولیان امور گوشزد کرد که باید این قبیل هشدار‌های دلسوزان حوزه و دانشگاه را بسیار جدی بگیرند و برای پیشگیری از آن چاره جویی کنند تا مبادا سرنوشت کلیسای قرون وسطی دامن‌گیر روحانیت و حوزه، و اسلام و شیعه شود.

حقیقت این است که هیچ چیز در تاریخ دیانت هولناک‌تر و وحشتناک‌تر از جهل مقدس نبوده است. اسلام هرگز از بیرون و از دشمنان رودررو ضربه نخورده و نخواهد خورد. اگر بناست دین و مذهب آسیب ببیند قطعاً از درون و از جبهه خودی اتفاق خواهد افتاد که با رواج باور‌های غلط و گسترش امور خرافی و غیر واقعی موجب وهن مذهب و سستی پایه‌های اعتقادی و شکست دیانت می‌شود. نمونه بارز آن به آتش کشیدن کتاب پزشکی به وسیله فردی در لباس روحانیت در گذشته نه چندان دور است که اگرچه از سوی بزرگان حوزه و دانشگاه به شدت تقبیح شد و مورد نکوهش قرار گرفت؛ ولی، چون از نظر حقوقی و قانونی با قاطعیت لازم با آن برخورد نشد موجب شد که همان جریان در مسئله ویروس کرونا با جدیت بیشتری وارد میدان شود و برای حل این معضل جهانی نسخه‌های درمانی بپیچد! آن هم با تکیه بر عنوان پرطمطراقی همچون طب اسلامی که چنانکه بسیاری از بزرگان در همین ماه‌های اخیر و به کرات بیان فرموده‌اند، نه تنها هیچ‌گونه پایه و اساسی ندارد بلکه تشبث به آن هم اگر به قصد سوء استفاده از دین و برای کسب نام و نان نباشد، قطعاً بر پایه هیچ علم و دانشی هم استوار نیست. در جایی که خود پیشوایان دین نه تنها هرگز چنین ادعا‌هایی نداشتند، بلکه اگر بیمار می‌شدند هم به نزد طبیبان آن روزگار که از قضا بعضاً نصرانی یا یهودی و حتی کافر هم بودند مراجعه می‌کردند، سخن از طب اسلامی در عصر حاضر به شوخی بیشتر شباهت دارد تا امر واقعی.

اما از این که بگذریم آنچه در شامگاه دوشنبه هفته قبل به وسیله عده قلیلی از افراد متدین جاهل در مقابل درب ورودی حرم مطهر حضرت معصومه(س) رخ داد که منجر به شکسته شدن درب حرم مطهر شد، آنچنان موهن و شرم‌آور است که نه تنها به هیچ وجه قابل دفاع یا توجیه نیست، بلکه از مدعی العموم و دادستان محترم کشور نیز چنین انتظار می‌رود که بدون ملاحظه و فوت وقت، و بلکه با جدیت و قاطعیت تمام ورود پیدا کند و آمران و عاملان این عمل نادرست را شناسایی کرده و مورد تعقیب قضایی قرار دهد، چنانکه در مورد فردی که ضریح حضرت معصومه را می‌لیسید چنین کرد و شخص خاطی و نادان دستگیر شد و تحویل قوه قضائیه شد.

ورود قوه قضائیه در این مسئله از آن جهت حائز اهمیت بیشتر است که این رفتار ناشایست پس از اعلام نظر رهبری که مصوبات ستاد مبارزه با کرونا را برای همگان لازم الاجرا دانستند، انجام شد. به همین دلیل، آنچه دیروز و دیشب انجام گرفته نه فقط یک رفتار ناشایست و کاملاً غیر اخلاقی و صددرصد غیر عقلانی است که درب حرم شکسته شود که ظاهراً تاکنون سابقه نداشته است، بلکه رفتاری صددرصد غیرقانونی هم هست که قابل تعقیب کیفری است. ضمن اینکه پس از فرمان رهبری هم، هیچ وجاهت شرعی و حتی عرفی نیز ندارد، چرا که موجب ضرر به خود و باعث اضرار به دیگران می‌شود و آن‌ها را در معرض بیماری قرار می‌دهد. البته چهره‌های مذهبی افراد حاضر در آن جمع اندک، به خوبی نشان می‌دهد که همه آنان مؤمنان متدینی بودند که برای دفاع از باور‌های مذهبی خود در آنجا حضور پیدا کردند و به همین دلیل هرگز کسی مایل نیست که در برخورد با آنان قوه قهریه به کار گرفته شود یا احکام غلاظ و شداد قضایی در حق آن‌ها صادر شود، بلکه باید در ضمن برخورد‌های مناسب و آگاهی‌بخش قانونی، به آن‌ها یادآوری شود که صرف اعتقاد و باور مذهبی در این گونه موارد کافی نیست و باید با بینشی صحیح، در عمل نیز پاسدار آن باور‌ها بود تا موجب شکسته شدن حریم‌ها و حرمت‌ها نشود.

باید به آن‌ها یادآور شد که بر طبق فرمایش همان اهل بیتی که آن‌ها به شدت بدانان باور دارند باید برای پیشوایان دین زینت و زیور بود و موجب سربلندی و آبروی آن‌ها شد نه اینکه خدای نکرده زمینۀ ناراحتی و دل‌آزردگی و بی‌آبرویی اهل بیت را فراهم کرد. فرمایش معصوم به شیعیان مؤمن و عاقل و خردمند خویش چنین است: «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا لنا شیناً». باید به این دوستان ناآگاه یادآور شد که دنیای امروز همچون دهکده کوچکی است که همه افراد این دهکده جهانی از حال و روز هم باخبرند و از وضعیتی که در این دهکده می‌گذرد در هر لحظه آگاه می‌شوند و کشور‌ها در یک حصار و دیوار شیشه‌ای قرار دارند که هیچ عملی از دید دیگران پنهان نمی‌ماند و به همین جهت باید به شدت مراقب اعمال و رفتار خود باشیم تا موجبات شرمساری و سرافکندگی ما در دنیای حاضر فراهم نشود و دیگران باور‌ها و اعتقادات ما را به مسخره نگیرند.

امروزه دیگر دشمن در فاز اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی توقف نکرده، بلکه وارد فاز شیعه‌هراسی نیز شده است و همین امر موجب می‌شود که پیروان واقعی اهل بیت رفتار‌های احساسی و هیجانی از خود نشان ندهند که موجب وهن مذهب شود. هیچ فقیه زمان آگاهی را نمی‌توان سراغ گرفت که وهن مذهب را اجازه داده باشد. آیا همین که یک ویدئوی دو سه دقیقه‌ای از این رویداد تلخ و تأسف بار در زمره پربازدیدترین‌های فضای مجازی داخل و خارج می‌شود و خوراک تبلیغاتی شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای فارسی‌زبان را تشکیل می‌دهد که ساعت‌ها به تجزیه و تحلیل این قبیل رفتار‌ها و احیاناً تمسخر آن‌ها بپردازند کافی نیست که به نادرستی عمل خویش پی ببریم و از تکرار آن در آینده بپرهیزیم؟

امید است در این روز‌های بسیار سخت کرونایی که بیش از هر زمان دیگری به همفکری و همدلی، و همراهی و همگامی همدیگر نیاز داریم با پرهیز از برخی رفتار‌های هیجانی و احساسی، نه تنها بهانه به دست مخالفان و دشمنان ندهیم، بلکه به مسئولان و متولیان امور نیز هرچه بیشتر فرصت دهیم تا به لطف خداوند و مدد الهی بتوانند هرچه زودتر از این گردنۀ به غایت سخت و عقبه بسیار دشوار با موفقیت و سربلندی عبور کنند و جامعه را به ثبات و آرامش برسانند.

در شرایطی که برخی کشور‌ها برای جلوگیری از گسترش این بیماری، حتی تجمع بیش از پنج نفر را هم ممنوع کرده‌اند، آیا گمان می‌کنیم که اهل بیت پیامبر راضی می‌شوند که ما ده‌ها نفر از مردم متدین قم را که در کانون این بیماری قرار دارند یکجا جمع کنیم و برای تعطیلی موقت حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع) نه فقط آن‌ها را در معرض بیماری ناشی از ویروس کرونا قرار دهیم بلکه برای کادر درمانی بیمارستان‌ها هم که شبانه روز در حال درمان بیماران پیشین هستند دردسر تازه‌ای ایجاد کنیم و بیماران جدیدی را به جمع بیماران قبلی اضافه کنیم؟

مطمئناً اگر در این تعطیلی کوتاه مدت، در خانه هم بمانیم و به قصد زیارت، دعای توسل یا هر زیارتنامه دیگری بخوانیم مورد قبول واقع خواهد شد. نیازی نیست که در اوج این بیماری خطرناک این گونه بی‌محابا سلامتی خود یا دیگران را در معرض خطر قرار دهیم. باید فعلاً صبر و شکیبایی پیشه کنیم و زمانی که این بیماری از بین رفت و درب‌های حرم گشوده شد طرح جبرانی بگذاریم و هرچقدر می‌توانیم به زیارت حرم برویم و هر اندازه که می‌خواهیم نماز و دعا بخوانیم.

در پایان از خداوند بزرگ برای همه بیماران عزیز و مبتلایان درگیر شفای عاجل مسئلت می‌کنیم و برای همه پزشکان سرافراز و پرستاران فرشته صفت و تمامی کادر درمان که جانانه و قهرمانانه در خط مقدم نبرد از جان و دل مایه می‌گذارند و به بیماران خدمت می‌کنند از صمیم دل و سویدای درون آرزوی سلامتی کامل و توفیق وافر می‌کنیم.

ضمناً شایسته است از خادمان با صفای حرم مطهر نیز قدردانی کنیم که با سعه صدر و حوصله فراوان، تندی‌های برخی افراد حاضر در این تجمع را می‌شنیدند، ولی کریمانه و بزرگوارانه از آن می‌گذشتند.

نادعلی عاشوری تلوکی